دلنوشته | ||
به نام خدای مهربون
موسم سرمستى دلهاى شیدا آمده مصطفى با حضرت صادق به دنیا آمده
دوعید بزرگ و مبارک و خجسته را به همه مسلمانان و شیعیان عزیز جهان تبریک عرض میکنم روز عیدتان سراسر شادی و شور و نشاط.... [ چهارشنبه 88/12/12 ] [ 9:6 عصر ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون
میخواستم زندگی کنم راهم را بستند ...... ستایش کردم گفتند خرافات است ، عاشق شدم گفتند دروغ است ، گریستم گفتند بهانه است ، خندیدم گفتند دیوانه است . دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده شوم !!!!!! دنیای عجیبیه و از همه عجیب تر مردمش هستند . تا مریض نشی واست گل نمیارن ، تا گریه نکنی نوازشت نمیکنن ، تا فریاد نکشی به طرفت برنمیگردن ، و تا نمیری نمی بخشنت !!!! تا حالا شده دلتون گرفته باشه ؟؟؟؟ به هیچ کس هم نتونید بگید ؟؟!!! یا اصلا ندونی چرا دلت گرفته ...... !!!! اصلا ندونی چی میخوای ؟؟؟؟ چی میخوای بگی؟؟؟؟؟ فقط دلت بخواد فریاد بزنی !!!!! نمیدونم دلم از خودم گرفته !!!!! از دنیای گذرا گرفته!!!! از طرز زندگی مردم دلم گرفته !!!!! از زندگی خودم !!!!!!از چی ؟؟؟؟؟؟ نمیدونم از چی دلم گرفته ................ فقط میدونم که باید با فریادم خدااااا را صدا بزنم ...... تنها و تنها خداااااااااااااااااا یا انیس القلوب ، یا غیاث المستغیثین ! اغثنی .......... [ چهارشنبه 88/11/21 ] [ 4:22 عصر ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون سخنرانی حاج آقا انجوی نژاده که خیلی به دلم نشست . گفتم بنویسمش تو وبلاگ تا ماندگار باشه !!! هرچند شنیدن کی بود مانند خواندن !!!!! هر کاری توی این دنیا هزینه داره . حتی کارای معنوی .از هرچیزی توی این دنیا سوال کنی فکر میکنه که آیا هزینه اش را پرداخته ؟ اما به امور معنوی که میرسه کاسه گدایی دراز میکنه . اینجا دیگه اصلا صحبت هزینه رو نمیکنه. تو مادیات که گذراست حاضری هزینه پرداخت کنی اما برای معنویات که 1 عمر سعادت دنیا و آخرت رو در برداره میخوای مفتی بش برسی ؟ اولین قدم برای پرداخت هزینه اینه که دستت توی جیب خودت بره ، در علم اخلاق به این "دست توی جیب رفتن " میگن "اراده و تصمیم " بعضی وقتا بچه ها غصه میخورن ، میگن آقا! فلانی اومد توی این وادی اما نموند . میگم : خدا به پیغمبر ص هم فرمود : "طاها و ما انزلناه علیک القرآن لتفشی" تو کارت رو بکن چیکار داری مردم خوب میمونند یا نه ! هزینه اش رو که ما نمیتونیم پرداخت کنیم ، خودش باید پرداخت کنه . صدبار بدی کردی و دیدی ثمرش را نیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی دومین قدم : تقویت معرفت. باید سعی کنید نسبت به خدا ، اهل بیت و خودتون شناخت پیدا کنید . بدون معرفت ،محبت ثابت میمونه و دلزدگی میاره . برای پاک موندن باید از معرفتت خرج کنی. هزینه سوم : تداوم در کار و قطع نکردن ارتباط رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود طرف گناه میکنه . میگه : دیگه لیاقت ندارم ! اینطوری که 1 گناه دیگه هم کردی ! چرا ناامیدی؟ گناه کردی؟ بگو به کوری چشم شیطون میرم و این گناه را پاکش میکنم . راهش اینه که ارتباط حداقل توسط نماز و بعضی مستحبات ترک نشه ! باید مثل طلبه ها دفتر داشته باشی و یادداشت کنی، چه اشکالی داره آدم یه دفتر اخلاق داشته باشه و هرچند وقت این مباحث رو مرور کنه ؟ چهارمین هزینه :رفاقت های خوب . هزینه دیگه ای که باید بپردازی اینه که برای رفیق خوب باید منت بکشی . برای رفیق خوب باید خواهش کنی التماس کنی . باید دنبال رفیق خوب باشی ، رفیقی که دینت را برات حفظ کنه .سعی کنید رفیق بد رو قلم بزنید ولو اینکه باهاش به شما خوش بگذره ( فکر میکنی خوش میگذره ) . بیچاره ات میکنه ! روز قیامت هم پیداش نمیکنی ! این رفیق های بد به درد دنیاتون هم نمیخورند ، برید از بزرگترهاتون سوال بپرسید که چه رفیق هایی براتون موندند ؟ رفیق خوب رو توی همین جمع های معنوی برای خودتون پیدا کنید . این هزینه ای است که باید بپردازی. هزینه پنجم : تضرع به درگاه خدا . به این عبارت بسیار زیبای ابوحمزه دقت کنید :بک عرفتک بوسیله خودت تو را شناختم . خدایا!!!! اگر بخوام پاک بمونم تو باید کمک کنی ! خودم به تنهایی نمیتونم پاک بمونم . تو باید منو نگه داری. بعضی از دعاهاست که خیلی به دل میشینه " اللهم اجعل العواقب امورنا خیرا، یا من له الدنیا و الاخره ارحم من لیس له الدنیا و الاخره" " سیدی اخرج حب الدنیا من قلبی " همه اینها را از خودش بخواه ، التماس کن . بگو :"خدایا دام زیاده . نگذار در این دامها بیفتم" " یا حبیب من لا حبیب له، یا طبیب من لا طبیب له ، یا غیاث المستغیثین ، یا حبیب قلوب الصادقین ، یا اله العالمین افتراک سبحانک : توی دعای قنوت تون فقط دعای ربنا اتنا فی الدنیا حسنه رو نخونید . فقط برای دنیاتون دعا نکنید. مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی وقتی الله اکبر اذان رو میگفتند نماز صبحشون رو شروع میکردند و آفتاب که میخواست طلوع کنه چند دقیقه به طلوع آفتاب نمازشون تموم میشد ! درقنوت نمازشون ، مناجات شعبانیه رو میخوندند. "واسمع دعایی یا الله". حالا اگر نمیتونید با خدا عربی صحبت کنید سعی کنید روزی چند دقیقه فارسی با خدا حرف بزنید . به خدا پناه ببرید . اصلا برای خدا نامه بنویسید ! بگید : خدایا توی این جامعه کسی دلش به حال دین من نسوخته ، خدایا ! کی داره برای دین کار میکنه ؟ قلیل ،قلیل ، قلیل ! خیلی کمند . فقط تویی که منو برای خودم میخوای. هیچی هم ازم نمیخوای. منو از خودت جدا نکن . رفاقت با خودت رو توی دل من بذار . خدایا! در مقابل این همه دامهای شیطانی که پهن کردند ، کی میخواد منو کمک کنه ؟؟؟؟ هزینه پاک موندن رو خدمتتون گفتم ، رمز هم داره ، رمزش اتباط با خداست .ارتباط با خداست ........
( میرزا جواد آقای ملکی تبریزی رو نمیدونم چقدر شناخت دارید ازشون . ولی خب شاید بدونید مزارشون در قبرستان شیخان قم هست . حتما زیارتشون کنید .....) ( از دوستان خوبم که به اون مطلب قبلی نظر دادن سپاسگزارم و هنوز هم منتظر نظرات بقیه هستم ....) [ یکشنبه 88/11/11 ] [ 2:10 عصر ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون سلام دوستان خوبم دیروز یه اس ام اس برام اومد مبنی براینکه امروز روز جهانی خاطره هاست . اولین خاطره ای که از من تو ذهنت هست رو بگو. منم این ام اس اس رو برا چند تا از دوستام فرستادم و جوابهای جالبی هم دریافت کردم . خیلی جواب های قشنگی بودن و منو یاد خاطراتم انداختن و یه جورایی هم خودشناسی بود....... حالا نمیدونم دیروز واقعا روز جهانی خاطره ها بود یا نه!!!:دی . ولی خوب بهانه ی خوبی بود برای مرور خاطرات . حالا از دوستای خوبم میخوام که اولین خاطره ای که از من یادشون هست رو بگن .... حتما بگیداااااااااااااا . نخونید و بریدااااااااااا : دی ترجیحا خصوصی بگید بهتره ولی خب عمومی هم دوست داشتید بگید . فقط حتما بگید ........ ممنون
[ جمعه 88/10/18 ] [ 10:34 صبح ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربان آقا جون دلتنگ کربلاتم!! آقا جون دلتنگ بین الحرمینم !! آقا جون دلتنگ شش گوشه تم!!
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین "ع"
السلام علیک یا اباالفضل العباس "ع"
سلام به دوستای خوبم این ایام رو تسلیت میگم و از همه تون التماس دعا دارم در این روزها و شبها.....
آقا جان هیچ به هدفت فکر کردیم ؟؟؟ هیچ تا حالا به این فکر کردیم که چرا برات اشک میریزیم ؟؟؟ چرا گریه میکنیم ؟؟ چرا هنوز نامت رو زنده نگه داشتیم ؟؟؟؟ چه وقتی بهتر از عاشورای حسین که بنشینیم و تفکر کنیم کمی .... به اینکه کجا هستیم و کجا باید بریم ! به اینکه چقدر به هدفی که باید بهش برسیم نزدیک شدیم ! به اینکه امام حسینمون چکار کرد و ما الان چکار میکنیم ! به اینکه چکار کنیم که یاد و نام و هدف اماممون پایمال نشه و همچنان زنده باشه !!!و...... یادمان نرود کوفیان منتظر حسین "ع" بودند ولی با دستان خود او را شهید کردند . ما هم الان منتظریم . حواسمان باشد !!!!!!!!!!!!!! [ شنبه 88/10/5 ] [ 10:48 صبح ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون سلام به دوستان خوبم بدون شرح بخونید فقط !!!!!
معلم به ناگه چو آمد ، کلاس ، چو شهری فروخفته خاموش شد عرق چون شتابان سرشک یتیم ، خطوط خجالت به رویش نگاشت تو کز........... وای یادش نبود جهان پیش چشمش سیه پوش شد ز اعماق مغزش به جز درد و رنج ، نمیکرد پیدا کلام دگر چه گوید؟ بگوید حقایق بلند؟ به شهری که از چشم خود بیم داشت سخنهای او را معلم برید ، ولی او سخنهای بسیار داشت دلی از ستمکاری ظالمان ، نژند و ستمدیده و زار داشت ببین یادم آمد کمی صبر کن ، تأمل خدا را ، تأمل دمی [ سه شنبه 88/9/24 ] [ 8:34 صبح ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
غدیر یک چشمه نیست! غدیر اقیانوسی است به وسعت باور های ما. غدیر تجلی گاه ایمان ما به وسعت هزاران سال است. غدیر کعبه ای دیگر است در آن سوی مرز های تصور. غدیر درخت سبزی که با اشک های شیعه آبیاری می گردد در غیاب صاحبی سبزتر. غدیر بنایی دارد به بلندای کعبه که بند بندش از روح آزاده شیعه بنا شده است . غدیر صفا و مروه ای دارد به وسعت کرب و بلا! اسماعیلی دارد که 6 ماه بیش تر نداشت!و فراتی هزاران بار از زمزم گوارا تر ... آری این است غدیر آنچه را که جز نامش هر سال به خاطر نمی آوریم و کمتر برای صاحب و لایق یگانه سبزش دعا می کنیم تا شاید هر چه زود ما را از آن غدیر حقیقی سیراب سازد، به انتظار دیدار رویش تا شاید باز آید در همین غدیر... مهدی جان!!!! سلااااااااام به دوستان خوبم...... عیدتان مبااااااااااااااااارک ....... چقدر انتظار عید غدیر را کشیدیم ........... انشااله که زنده باشیم و بتونیم بهترین بهره را ببریم ..... یه چیزی که مونده رو دلم و میخوام داد بزنم اینه که : چرا ؟؟؟؟ چراا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا ما ایرانی ها عید نوروز را بزرگترین عید خودمون میدونیم .......... اگه ما مسلمون و شیعه هستیم چرا به گفته پیامبرمون "ص" " بزرگترین عید امت من عید غدیر است " عمل نمیکنیم ؟؟؟؟؟؟؟ احادیث فراوانی در بزرگداشت این عید داریم ..... لباس نو پوشیدن ، دید و بازدید رفتن ، طعام دادن ، شاد بودن و....... در عید غدیر سفارش شده ....... اونوقت ما همه اینها را در عید نوروز رعایت میکنیم .......... در حالیکه اگه عید غدیر را بزرگترین عید بدونیم و به احادیث و سفارشات عمل کنیم نه تنها دنیامون را حفظ کردیم بلکه کلی ثواب و پاداش اخروی هم برامون داره ........ این همه حدیث در عظمت این عید هست . امام رضا(ع) فرمود :کسى که در روز غدیر به دیدار مؤمنى برود خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد و قبرش را وسیع مىسازد؛ هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده، به او بشارت بهشت مىدهند . امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز زینت است، کسى که براى روز غدیر زینت کند خداوند همه گناهان کوچک و بزرگش را آمرزیده، فرشتگانى به سویش مىفرستد تا حسنات او را بنویسند و تا عید غدیر سال بعد بر درجات او بیفزایند.
امام رضا(ع) در فضیلت این عمل فرمود: کسى که مؤمنى را در روز غدیر غذا دهد مانند فردى است که تمام پیامبران و صدیقین را غذا داده است. امام علی "ع" : نیکی کردن در روز غدیر مال را ثمر بخش میسازد و برعمر انسان می افزاید. و این روز روز استجابت دعا است . پس دیگه جای حرفی باقی نمیمونه . انشاالله سعی کنیم این عید غدیر قدمی بیشتر نسبت به قبل برداریم در بزرگداشت این روز ..... پس یا علی!!! [ جمعه 88/9/13 ] [ 10:36 صبح ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون سلام به دوستان و همراهان گل دوست دارم رو این آیه بحث کنیم و ببینیم کی درست میگه کی غلط........ آیه 82 سوره توبه : فَلْیَضْحَکُواْ قَلِیلًا وَلْیَبْکُواْ کَثِیرًا جَزَاء بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ پس باید کم بخندند و بسیار گریه کنند به جزاى آنچه به دست مىآوردند . دیدین این شده دستاویز خیلی از مومن نماها !!!( چه کلمه ای شد مومن نما !!! . منظورم همون به ظاهر مومن ها هستند همونایی که زاهد گوشه گیر هستند . مینشینن گوشه خونه و فقط عبادت میکنن. راستی به نظرتون اینا مومن هستند ؟؟؟؟؟) خلاصه که از بحث منحرف نشیم . خیلی از این زاهدهای گوشه گیر این آیه رو برات میارن و میگن که تو قرآن هم گفته شده که باید کم بخندی و بیشتر گریه کنی . باید همیشه محزون باشی و ...... خلاصه از این حرفا خیلی میزنن . ما هم ساده !!!!! فکر میکردیم راست میگن دیگه تو قرآن هم اومده ......... حالا بزارید ببینیم شهید بهشتی چه پاسخی میدن به این شبهه : قرنهای متمادی تفریح کردن، نشاط در زندگی داشتن و امثال اینها را برای یک مسلمان ارزنده نقطه ضعف معرفی میکردهاند. شهید بهشتی میفرمایند که اون موقع که تحصیلات علوم اسلامی رو میگذروندیم خب جوان بودیم و به اقتضای دوران جوانی قبل و بعد از درس کمی میگفتیم و میخندیدیم با دوستان . بعد یکی از دوستان که از اون زاهدها هم بوده میگه که فلانی بهتره خودمون رو عادت بدیم که کمتر بخندیم یا اصلا نخندیم طبق آیه فلان ....... شهید بهشتی هم اون موقع فکر کردن که واقعا همینطوره دیگه . چون تو قرآن هم اومده . تا اینکه سالها بعدش که قرآن رو از اول مرور میکردند رسیدن به این آیه ...... حالا دوستان آیه قبلش رو بخونید تا خودتون متوجه بشید دیگه .........!!!!! وقتی به آیات قبلش توجه کنیم میبینیم که اون موقع پیامبر فرمان جهاد دادند و یه عده ای نرفتند برای جهاد . حالا این آیات قرآن میگوید، لعنت خدا باد بر این کسانی که دیدند پیغمبر با انبوه مسلمانها به میدان نبرد میرود، اما باز هم زندگی دوستی، آنها را وادار کرد از فرمان خدا و رسول تخلف کنند و بمانند. حالا این عده باید به خاطر کاری که کردند مجازات بشند و مجازاتشون اینه که کمتر بخندند و بیشتر گریه کنند . این را به عنوان یک کیفر و نفرین بر این گروه نافرمان میگوید. به کیفر این تخلف از فرمان خدا و رسول از این پس کم بخندند و زیاد بگریند. خنده در زندگی آنها کم باد و گریه در زندگی آنها فراوان باد! حالا شما از این آیه چه میفهمید؟ میفهمید که از دید اسلام زندگی با نشاط، نعمت و رحمت خداست و زندگی توأم با گریه وزاری و ناله، خلاف رحمت و نعمت خداست. خدا در مقام نفرین یا در مقام نکوهش از این تخلف میگوید، به کیفر این تخلف، از این پس از نعمت خنده و نشاط فراوان کم بهره باشید و همواره گریان و مصیبتزده و غمزده زندگی کنید. یعنی در واقع چون این خندیدن کم ، مجازات کار اونها هست نتیجه میگیریم که برا مردم عادی باید برعکس باشه دیگه . یعنی اتفاقا آیه برعکس میشه برای بقیه مردم . چون این آیه درمجازات اون گروه بوده ...... و این استدلال شهید بهشتی خیلی زیبا و جالب هست . پس نباید هر آیه ای که دیدیم استدلال غلط و اشتباه از خودمون بکنیم ...... در این زمینه احادیث زیادی هم داریم : از جمله حدیث حضرت علی ع که میفرمایند مومن شادیش در چهره اوست و اندوهش درون دلش است ....... پس بهتره که در بین مردم شاد و شادمان باشیم و گریه ها و اندوهمون رو بزاریم موقعی که با خدا تنها هستیم . درست مثل بزرگان دین و ائمه و..... که در خلوت چقدر از ترس خدا گریه میکردند وچقدر اشک میریختند و در بین مردم چقدر بشاش و خوشرو بودند ........... پس مومن واقعی اونی هست که خوشرو و خوش سخن باشه در بین مردم و گریان و ناراحت باشه در خلوت خودش .... پس دوستان گلم بشاش باشید و خوشروووووو ....... [ سه شنبه 88/8/26 ] [ 8:40 صبح ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده در پیله نگاه کرد . سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمیتواند ادامه دهد . آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد . پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بال هایش چروک بود . آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بال های پروانه باز ، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند . هیچ اتفاقی نیفتاد ! در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند . چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمیدانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن ، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند . گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که در زندگی نیاز داریم. اگر خدا اجازه میداد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم ، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم . من قدرت خواستم و خدا مشکلاتی در سر راهم قرار داد تا قوی شوم . من دانایی خواستم و خدا به من مسائلی داد تا حل کنم. من سعادت و ترقی خواستم و خدا به من قدرت تفکر و قوت ماهیچه داد تا کار کنم. من جرات خواستم و خدا موانعی سر راهم قرار داد تا بر آنها غلبه کنم. من عشق خواستم و خدا افرادی به من نشان داد که نیازمند کمک بودند. من محبت خواستم و خدا به من فرصت هایی برای محبت داد. من به هرچه خواستم نرسیدم ......اما به هر چه نیاز داشتم دست یافتم. بدون ترس زندگی کن ، با همه مشکلات مبارزه کن و بدان که میتوانی بر تمام آنها غلبه کنی...... [ شنبه 88/7/25 ] [ 12:51 عصر ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
به نام خدای مهربون سلام این بار با تفسیر یه آیه قشنگ در خدمتتون هستییییم.... آیه 136 سوره انعام رو بخونید . اول بخونید بعد تفسیری که میگم رو ببینید !!! خوندین ؟؟؟؟ وجعلوا لله مما ذرا من الحرث و الانعام نصیب فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشکرئنا فما کان لشرکائهم فلا یصل الی الله و ما کان لله فهو یصل الی شرکائهم ساء ما یحکمون وبرای خدا از روییدنی ها و حیوانات که آفریده است نصیبی معین کردند و به گمان خودشان گفتند این سهم خداست و این سهم شریکان و بتان ما . پس سهمی که برای شریکانشان بود به خدا نمی رسید و آنچه برای خدا بود به شریکانشان میرسید . چه ناشایست حکم میکردند ! این آیه وصف حال جاهلان هست که مقداری از محصولات کشاورزی و حیواناتشان را جدا میکردند و میگفتند این سهم خداست در حالیکه خدا خودش اینا رو بهشون داده بود و مقداری رو هم سهم بت هاشون میگذاشتند که برای بت ها قربانی میکردند . اون سهمی که مخصوص خدا بود رو گاهی اوقات کم میگذاشتند و میگفتند سهم خدا میتونه به بت ها برسه ولی سهمی که مخصوص بت ها بود به هیچ وجه به خدا نمیرسید...... واقعا چقدر بد قضاوت میکردند که خدا هم از این کار بدش میاد و میگه چه بد حکم میکنند ....!!!! اینا مخصوص اون دوران بوده . درسته ؟؟؟؟شاید ما هم بگیم وای چه بد حکم میکردند !!!!! غافل از اینکه ما الان در جاهلیت پیشرفته تری هستیم و این آیه دقیقا در زمان حال و برای ما هم صدق میکنه . چطوری؟؟؟؟ مگه ممکنه ؟؟؟ خب الان توضیح میدم ..... تو دنیای امروز ما چطوری این اتفاق میفته؟؟؟ همین که ما ساعات شبانه روز را تقسیم میکنیم برای کارهای مختلف. مثلا یه قسمتی از روز رو برای عبادت ، یه قسمتی برای کمک به پدر و مادر ، یه قسمتی برای تلاوت قرآن و......... و یه قسمتی هم برای تفریح و کارهای عادی روزانه ....... حالا دیدین گاهی اوقات از اون کارهایی که سهم خدا هست میزنیم و به کارهای دیگه مون میرسیم ؟؟؟؟؟؟ مثلا گاهی اوقات نمازمون رو با عجله میخونیم که مثلا به فلان فیلم برسیم یا بریم خونه فلانی یا ...... خیلی وقتا شده که یه کاریمون به هیچ عنوان نباید ترک بشه ولی اگه مثلا کمک به پدر و مادر در اون روز انجام نشد میگیم خب اشکال نداره .......ولی شاید یه کاری که هر روز انجامش میدیم چندان هم مفید نیست به هیچ عنوان ترک نکنیم...... ولی هیچ وقت شده از فیلممون بزنیم وبرای نمازمون وقت بیشتری بزاریم ؟؟؟؟ هیچ وقت شده که بگیم الان این کارم رو تعطیل میکنم تا نمازم رو با آرامش بیشتری بخونم ؟؟؟؟؟؟!!!! خودم رو مثال میزنم که در روز از وقتی که برای مثلا نت اومدن گذاشتم به هیچ وجه کم نمیکنم ولی اگه دیدم دیرم شده و باید یه جایی برم نمازم رو با عجله میخونم و میرم ........!!!!! خب این زدن از سهم خدا نیست ؟؟؟؟؟؟ این همون سهم بت ها نیست که به خدا نمیرسه ولی سهم خدا به بت ها میرسه ؟؟؟؟ این همون جاهلیت به شیوه مدرن نیست ؟؟؟؟؟!!!!! خدا به ما نمیگه چه بد حکم میکنید ؟؟؟!!!! پس بیاییم و کاری کنیم که خدا بهمون نگه چه بد حکم میکنید ..... بیاییم و برای هر کار وقتی رو بزاریم و از کارهایی که برای خدا انجام میدیم کم نگذاریم که جزو اون جاهلان بشیم !!!! بیاییم و مصداق این آیات رو برای خودمون پیدا کنیم و فقط نگیم اونا چه آدمای بدی بودند و ببینیم خودمون چه آدمایی هستیم و جاهلیت مدرن رو دست کم نگیریم که متاسفانه بد جور داره رخنه میکنه ......
[ چهارشنبه 88/7/1 ] [ 10:29 صبح ] [ دلنوشته ]
[ گل واژه ها () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |