سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته
 
قالب وبلاگ

این روزها دلم هوای کرب وبلا میکند......

سرزمینی که سراسر بلا و کرب است و همین......

وقتی پا برخاک آن سرزمین بلا میگذاری تازه میفهمی که کربلا یعنی بلا، یعنی درد، یعنی غم......

وقتی گرمای سوزان آفتاب داغ بر چهره ات می تازد تازه میفهمی عطش چیست. خشکی و تشنگی چیست.....

اگر بدون آب میان بیایان بمانی و ساعتها مجبور باشی بادها و خاکهای غربت را تجربه کنی، تازه متوجه میشوی که چه خاکی روی قلبت نشسته. و حالا اینجا در این سرزمین باید آن را بشویی..... نه با آب ! بلکه با اشک چشمانت......

اینجا آب را که می بینی ناخودآگاه گریه میکنی. بر فرزندان آن مادری که خداوند آب را مهریه او قرار داد اما آن را از فرزندانش دریغ کردند......

اینجا همه چیز غریب است. همه چیز گویی زبان دارد و غربتش را فریاد میزند.....

وقتی اشک هایت زمین این سرزمین را خیس کرد بدان که دلت شسته شده. پس میتوانی به طواف قلبت بروی. طوافی کامل .....برای قلبی که هرچه بیشتر می بیند بیشتر میسوزد. قلبی که هرچه نزدیکتر میشود بیشتر می طپد. و وقتی به حسین"ع" و عزیزانش میرسد میفهمد که سالهاست به عشق آنها می طپد.همان سال هایی که محرم و صفرش را برای حسین"ع" عزاداری کردی و برآنها گریستی. همان سالهایی که زیر لب زمزمه می کردی"کربلا منتظر ماست بیا تا برویم" .......

و حال آمده ای.... آمده ای به طواف عشق.... آمده ای تا به ندای هل من ناصر ینصرنی، لبیک بگویی.....لبیکی که تاوانش، ماندن است. ماندن و سوختن..... ماندن و سرتسلیم فرود آوردن....

پس بمان.... بمان و بیاموز غیرت و وفای عباس را، بیاموز صبوری زینب را، بیاموز جوانمردی علی اکبر را، بیاموز عشق حسین را...........بیاموز

یاعلی



[ دوشنبه 90/9/14 ] [ 8:0 صبح ] [ دلنوشته ] [ گل واژه ها () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 104501